English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8735 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
resource sharing U اشتراک منبع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
resource sharing U اشتراک گذاشتن منبع
Other Matches
ups U منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply U منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
deadlock U موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source U منبع خطی منبع شبکه
synergic U با اشتراک مساعی دارای اشتراک مساعی
subscriptions U اشتراک
subscription U اشتراک
participation U اشتراک
subsoription U اشتراک
intersection U اشتراک
intersections U اشتراک
meets U اشتراک
meet U اشتراک
communality U اشتراک
sharing U اشتراک
intercommunity U اشتراک
subescription U اشتراک
unity U اشتراک
abonne U حق اشتراک
societies U اشتراک مساعی
common statement U حکم اشتراک
overlapped U اشتراک داشتن
society U اشتراک مساعی
abonne U وجه اشتراک
overlap U اشتراک داشتن
franchise U حق اشتراک تجاری
throughput time U اشتراک زمانی
union U اشتراک منافع
overlapping U دارای اشتراک
mystic participation U اشتراک رمزی
data sharing U اشتراک داده
time sharing U اشتراک وقت
time sharing U اشتراک زمانی
shareware U اشتراک افزار
shared logic U منطق اشتراک
resource sharing U اشتراک در منابع
unions U اشتراک منافع
overlaps U اشتراک داشتن
osculation U تماس اشتراک صفات
cooperate U اشتراک مساعی کردن
Count me in! U من حاضرم برای اشتراک!
Intersection [set theory] U اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
cost sharing contract U قرارداد اشتراک در هزینه ها
solidarity U اشتراک منافع ومسئولیتها
estate in common U اشتراک در مالکیت زمین
subsoription U وجه اشتراک پول ابونمان
duumvirate U اشتراک دو نفرهم رتبه درکاری
synergy U کار توام اشتراک مساعی
parallelism U ترادف عبارات اشتراک وجه
subscriptions U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscription U وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
synergetic U دارای اشتراک مساعی همکاری کننده
OCE U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
opened U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opens U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
open U مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
tops U نرم افزاری که به Apple Macintosh و IBMPC امکان اشتراک فایلهای شبکه را میدهد
helo U پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
netware U که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
rootstock U منبع
receptacle U منبع
origin U منبع
cisterns U منبع اب
cisterns U منبع
hotbed U منبع
hotbeds U منبع
cistern U منبع اب
small reservoir at well top U منبع
resourc U منبع
fountains U منبع
fountain U منبع
cistern U منبع
origins U منبع
head spring U منبع
source code U کد منبع
supplying U منبع
fount U منبع
water system U منبع اب
wellspring U منبع
supplied U منبع
supply U منبع
water supply U منبع اب
receptacles U منبع
pools U منبع
pooled U منبع
pool U منبع
resource U منبع
source U منبع
references U منبع
reference U منبع
water supplies U منبع اب
electron emitter U منبع الکترون
current supply U منبع جریان
data source U منبع داده
elevated tanke U منبع اب هوائی
magnetic storage U منبع مغناطیسی
cooling water supply U منبع اب سرد
elevator boot U منبع بالابر
lighting source U منبع روشنایی
light source U منبع نور
cold water supply U منبع ابسرد
resource U منبع ممر
incandescent source U منبع ملتهب
image source U منبع تصویر
illuminant U منبع نور
heat supply U منبع حرارتی
grid bias supply U منبع ولتاژشبکه
fountainhead U منبع خبر
isogenous U دارای یک منبع
light point U منبع روشنایی
agency of communications U منبع ارتباط
excitation source U منبع برانگیختگی
aliunde U از منبع دیگر
attack origine U محل یا منبع تک
energy supply U منبع انرژی
energizer U منبع انرژی
cold body U منبع سرد
information source U منبع اطلاعات
source register U ثبات منبع
source data U دادههای منبع
thermal reservoir U منبع گرمایی
source computer U کامپیوتر منبع
noise U منبع تغذیه
noises U منبع تغذیه
second source U منبع دوم
resource management U مدیریت منبع
resource file U فایل منبع
resource allocation U اختصاص منبع
thermal reservoir U منبع گرما
source program U برنامه منبع
source of power U منبع انرژی
source of power U منبع قدرت
source routine U روال منبع
authority U منبع موثق
store of value U منبع ارزش
system resource U منبع سیستم
source language U زبان منبع
radiation source U منبع تشعشع
voltage source U منبع ولتاژ
source document U سند منبع
source listing U لیست منبع
source U منبع منشاء
originals U منبع سرچشمه
original U منبع سرچشمه
mines U منبع مامن
mined U منبع مامن
mine U منبع مامن
mains supply U منبع شبکه
power supplay U منبع تغذیه
message source U منبع پیام
neutron source U منبع نوترون
voltage source U منبع قدرت
voltage source U منبع الکتریسیته
wellhead U منبع چشمه
power supply U منبع انرژی
power supply U منبع تغذیه
power supplay U منبع قدرت
power source U منبع قدرت
source U منبع برق
word of mouth <idiom> U از منبع موثق
communication U کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
standards U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
Appleshare U نرم افزاری که به کامپیوتر Macintosh Apple اجازه اشتراک فایل ها و چاپگرها را با استفاده از یک فایل سرور میدهد
line source U منبع خطی شکل
emergency power supply U منبع قدرت اضطراری
site of the find U منبع [باستان شناسی]
provenance U منبع [باستان شناسی]
mechanical energy reservoir U منبع انرژی الکتریکی
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
low frequency source U منبع فرکانس پایین
low voltage supply U منبع فشار ضعیف
magnetic energy storage U منبع انرژی مغناطیسی
magnetic tape store U منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
non renewable resource U منبع تجدید ناپذیر
non renewable resource U منبع بازگشت ناپذیر
cash cow <idiom> U منبع خوبی از پول
source listing U لیست برداری منبع
source data automation U خودکاری داده منبع
internal power supply U منبع تغذیه داخلی
radix U پایه منبع اصلی
power supply switch U کلید منبع تغذیه
power supply cable U کابل منبع قدرت
voltage source U منبع فشار الکتریکی
power supply cable U کابل منبع تغذیه
welding source U منبع جریان جوش
magnetic store U حافظه یا منبع مغناطیسی
x ray source U منبع اشعه رونتگن
light source colour U رنگ منبع نور
goldmine U منبع در آمد سرشار
goldmines U منبع در آمد سرشار
archeological site U منبع [باستان شناسی]
motors U منبع نیروی مکانیکی
adscititious U دارای منبع خارجی
gravy trains U منبع در امد نامشروع
motor U منبع نیروی مکانیکی
bonanzas U منبع عایدی مهم
authority U منبع صحیح و موثق
bonanza U منبع عایدی مهم
Recent search history Forum search
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
1cartridge
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
2Research approaches are often considered to fall into one of two mutually exclusive categories.
1 tofu معنی این کلمه تو دیکشنری نیست
0نحوه کار با نرم افزار waze
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com